بیش از ۸هزار گونه گیاهی، ۲هزار گونه مهرهدار و ۲۵هزار گونه بیمهره در ایران زیست میکنند که برخی از این گونههای زیبا و شگفتانگیز در هیچ سرزمین دیگری یافت نمیشود.
با این همه، به گفته کارشناسان، حال و روز محیط زیست ایران خوب نیست؛ تا جایی که تاکنون بخش زیادی از منابع زیستی و ذخایر ژنتیکی خدادادی را که حق نسلهای آینده هم بودند از دست دادهایم و بخشهایی هم در معرض آسیب و از بین رفتن هستند.
براساس قوانین و اسناد بالادستی، مسئولیت اصلی حفاظت از ذخایر ژنتیکی حیاتوحش کشور به عهده سازمان محیط زیست است.
با وجود این، پرسش این است آیا دولتمردان راهبرد و برنامه مشخصی برای حفاظت و پرورش ذخایر زیستی و ژنتیکی دارند؟
بانکهای ژن در کشور پاسخگوی نیازها نیستند
محمدرضا اشرفزاده، مدیرکل دفتر موزه ملی تاریخ طبیعی و ذخایر ژنتیکی سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه ذخایر زیستی انواع مختلف حیات روی زمین، اعم از گیاهان و جانوران، میکروارگانیسمها و ژنهای آنان و اکوسیستمهایی که تشکیل میدهند را دربرمیگیرد، میافزاید: متأسفانه جدا از تغییر اقلیم، به دلایل مختلف بهویژه فعالیتهای توسعهای بیرویه، تخریب زیستگاهها، صیدهای بیرویه غیرمجاز، ورود گونههای بیگانه مهاجم و آلودگی آب و هوا و قاچاق، ذخایر زیستی و ژنتیکی ایران بهشدت دچار آسیب و بحران شده است.
وی در همین زمینه میافزاید: برخی از ذخایر زیستی ما تاکنون از بین رفته است، ضمن اینکه بر مبنای لیست سرخ سال۲۰۲۲ اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت(آییوسیان)، از مجموع هزارو۳۰۰ گونه از مهرهداران کشور، ۹۶گونه در ردههای تهدید قرار دارند. یعنی گونههایی که یا در خطر انقراض بحرانی و یا در معرض انقراض و یا آسیبپذیر هستند. برای مثال از میان اینها، گونه پوزپلنگ در معرض انقراض بحرانی است یا گونههایی مثل خرس سیاه، گوزن زرد، میش مرغ، افعی دماوند، افعی دم عنکبوتی، ماهیان خاویاری، هوبره، اردک سرسفید، بالابان و عقاب طلایی دچار کاهش جمعیت شده و در معرض خطر انقراض هستند.
اشرفزاده با اشاره به اینکه در لیست آییوسیان تعدادی از بیمهرگان کشور در معرض تهدید انقراض هستند، میگوید: با انقراض یک گونه یا گروهی از گونهها، خدمات ارزشمندی که توسط آنها ارائه میشود و یا فرصتهایی که از طریق آنان برای بهبود زندگی در اختیار ما قرار میگیرد از بین میرود. به عبارت دیگر، ما بخشی از سرمایههای زیستی کشور را که برای مقابله با تهدیدات احتمالی آینده لازم است، از دست میدهیم. بنابراین برای حفاظت از همه گونههایی که به لحاظ اندازه جمعیت، گستره جغرافیایی و پراکنش بهشدت با کاهش مواجه شدهاند و خطر انقراض نسل، آنها را تهدید میکند باید برنامه مدیریتی مناسب و البته با رویکرد سازشی و منطبق با شرایط هر منطقه، اجرایی کنیم.
وی با بیان اینکه حفاظت از منابع ژنتیکی صرفاً محدود به حفاظت در داخل زیستگاههای حیاتوحش نمیشود، میافزاید: برای این منظور یکی دیگر از روشها در دنیا حفاظت گونهها در خارج از زیستگاه و یا همان ایجاد بانک ژن جانوری، گیاهی و... است. سازمان حفاظت محیط زیست کشور ما هم از حدود یک دهه پیش به استفاده از این روش رو آورده، بهطوری که در حال حاضر یک بانک ژن ستادی در محل ساختمان مرکزی این سازمان در پارک پردیسان تهران مستقر است و ۶ بانک ژن موازی هم در ۶ استان کشور داریم که در مجموع حدود ۴هزارو۸۰۰ نمونه - عموماً نمونههای بافت - متعلق به ۲۴۲ گونه از مهرهداران کشور در آنها نگهداری میشود که برای فعالیتهای پژوهشی قابل استفاده هستند.
مدیرکل دفتر موزه ملی تاریخ طبیعی و ذخایر ژنتیکی سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به راهاندازی بانک سلولی گونههای در معرض انقراض حیاتوحش در مرکز ملی ذخایر ژنتیکی کشور، تصریح میکند: هدف اصلی از تشکیل بانک سلولی، حفاظت از سلولهای زنده گونههای جانوری است و در تلاشیم زمینه را برای ذخیره ژن گونههای در خطر انقراضی همچون یوزپلنگ، خرس سیاه، میش مرغ، گوزن زرد ایرانی، گور ایرانی و... فراهم کنیم تا در صورت نیاز در آینده گونههای آنها تولید شود.
وی از نگهداری سلولهای زنده متعلق به گونههای یوزپلنگ، خرس سیاه و پلنگ در بانک سلولی خبر میدهد و میگوید: یک راهبرد و برنامه مشخص در این خصوص داریم؛ بهطوری که علاوه بر نگهداری نمونههای ۲۴۲ گونه هزارو۳۰۰ گونه مهرهداران کشور در بانک ژن ستادی، برای امسال هم برنامهریزی کردیم علاوه بر افزایش ۳۰درصدی تنوع گونهای بانک ژن، ۳۰ درصد هم تعداد نمونهها را افزایش دهیم.
اشرفزاده بانکهای موجود ژن در کشور را پاسخگوی نیازها نمیداند و میافزاید: ارزیابیهای میدانی ما نشان میدهد برای پوشش منطقهای، با کمبود بانک ژن موازی در استانها مواجه هستیم و باید دستکم سه تا چهار بانک ژن دیگر در کشور تأسیس شود؛ چون ایران دارای تنوع زیستی بسیار بالایی است. از سوی دیگر با ایجاد بانک ردههای سلولی باید نمونههای سلولی زنده – چه جنسی و چه غیرجنسی- در سریعترین زمان ممکن به محل مورد نظر منتقل شوند، بنابراین باید ضمن راهاندازی چند بانک ژن جدید، بانکهای ژن موازی موجود را نیز از نظر تجهیزات، نیروی انسانی و بودجه تقویت کنیم تا برنامههای پیشبینی شده برای تحقق اهداف این حوزه بهخوبی پیش برود، چون در حال حاضر در این بخش از لحاظ بودجه، تجهیزات و نیروی متخصص واقعاً با کمبود مواجه هستیم.
وی نخستین گام در حفاظت از منابع و داراییهای زیستی را کسب شناخت کمی و کیفی مناسب از این داراییها میداند و میگوید: بهعنوانمثال باید بدانیم ذخایر ژنتیکی کشور دارای چه ویژگیهایی هستند و پراکنش جغرافیایی ذخایر ژنتیکی کشور چگونه است که متأسفانه با وجود تلاشهای گستردهای که تاکنون در این زمینه صورت گرفته، هنوز شناخت مدونی از موجودی ذخایر ژنتیکی کشور وجود ندارد. به همین دلیل برای اطلاع از وضعیت منابع ژنتیکی کشور سامانه جامع محیط زیست در سازمان راهاندازی شده که بارگذاری یا ثبت اطلاعات مربوط به نمونههای ژنتیکی و ذخایر زیستی ازجمله نمونههای فسیل و.. در حال انجام است.
وی اگرچه معتقد است برای حفاظت و پرورش ذخایر زیستی کشور، قوانین و دستورالعملهایی پیشبینی شده، اما میگوید: البته برای این منظور به لحاظ قانون و مقررات همچنان خلأهایی داریم که یکی از مهمترین آنها به قاچاق و حتی خروج گونههای حیاتوحش از کشور به منظور فعالیتهای پژوهشی برمیگردد. به همین خاطر ضمن افزایش نظارتها بر نحوه خروج منابع ژنتیکی باید ضعفهای قانونی را برطرف کرد.
حفظ و پرورش ذخایر ژنتیکی در کشور، جزیرهای انجام میشود
محمد حسین مدرسی، رئیس گروه ژنتیک پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و عضو شورای ملی ایمنی زیستی نیز به ما میگوید: برای ذخایر ژنتیکی، تعاریف متفاوتی در دنیا وجود دارد. هر چیزی که دئوکسی ریبونوکلئیک اسید –دیانای - و همچنین اسید ریبونوکلئیک یا آرانای داشته باشد، ذخیره ژنتیکی محسوب میشود. در واقع به هر موجود زندهای که دارای ژنوم یا ژن است، ذخیره ژنتیکی میگویند. بنابراین یک فرد نخبه، یک ذخیره ژنتیکی است. البته کسی که به لحاظ ذهنی عقب مانده است هم یک ذخیره ژنتیکی است ولی ژنتیک نخبه با این فرد زمین تا آسمان فرق دارد و بسیار ارزشمندتر است. حالا اگر این فرد نخبه به هر دلیلی از بین برود و یا از کشور خارج شود در واقع ما یک ذخیره ژنتیکی بسیار ارزشمند و نفیس را از دست دادهایم.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر با استفاده از روشهای علمی جدید بهراحتی میتوان جلو انقراض نسل گونههای حیاتوحش را گرفت، میافزاید: مثلاً الان در مورد انسان، بارداری به روش آیویاف یا لقاح خارج از رحمی وجود دارد؛ یعنی ذخیره ژنتیکی ادامه پیدا میکند. با پیشرفت علم، همین روش یا متد برای گیاهان و حیوانات قابل استفاده است؛ یعنی میتوان یگ گونه حیوانی مثل یوزپلنگ را که با خطر انقراض مواجه است با همین شیوه و فناوری نوین تولید کرد.
وی در پاسخ به اینکه آیا دستگاههای متولی به معنی واقعی وارد این حیطه شدهاند و تلاشها برای حفظ ذخایر گونههای حیوانی در معرض انقراض نتیجه میدهد، میگوید: هر وقت هدف خود را حس کنیم برای رسیدن به آن تلاش میکنیم. در واقع اگر احساس کنیم چیزی برای ما ارزشمند است تا مرحله فدا کردن جان برای آن تلاش میکنیم. اگر مسئولان و دستگاههای متولی احساس کنند پلنگ و یا هر جانداری ارزشمند است، برای حفظ آن هر کاری میکنند. اما به نظر میرسد بعضی از مسئولان یا ذینفعان، این حس را ندارند، چراکه اگر این احساس در آنها وجود داشته باشد به صورت جدی وارد این عرصه میشوند و میتوانند گونههای در معرض خطر انقراض را حفظ کنند، چون ما علم، امکانات و فناوری آن را داریم. البته شاید اینها در حد ایدهآل نباشند اما آنقدر هستند که بتوانیم ذخایر ژنتیکی خود را حفظ کنیم. فقط ابتدا باید احساس و اراده لازم ایجاد شود تا پس از آن، نیروهای علمی، امکانات و تجهیزات مورد نظر را در جایی جمع کنیم و کار را پیش ببریم.
مدرسی با بیان اینکه حفظ و پرورش ذخایر ژنتیکی در کشور به صورت خرد و جزیرهای انجام میشود، تصریح میکند: ما بهخوبی حفظ ژنوم را انجام نمیدهیم و حتی ذخایر ژنتیکی خود را نیز به صورت دیجیتالی بهخوبی حفظ نمیکنیم. در واقع به صورت جزیرهای چند بانک ژن ایجاد کردهایم اما هنوز یک بانک ژن مرکزی نداریم و این کار را به شکل متمرکز و شبکهای انجام نمیدهیم که این بزرگترین چالش در این حوزه است.
نظر شما